loading...
کوهرنگ
محمدمحمدحسینی حاجی ور بازدید : 2546 یکشنبه 21 خرداد 1391 نظرات (1)

تیمور بختیار

تیمور بختیار

نظامی ، سیاستمدار و بنیانگذار ساواک (سازمان اطلاعات و امنیت کشور ). در 1293 ش در اصفهان زاده شد. فرزند فتحعلی خان سردار معظم  و نوة لطفعلی خان امیر مفخم ، از سران ایل بختیاری بود . در 1312 ش به دانشکده نظامی سن سیرو فرانسه رفت و در 1315 ش از آنجا فارغ التحصیل و در 1326 ش وارد دانشگاه جنگ شد. در نخستین سالهای خدمتش ، بترتیب ، فرمانده دسته ، آجودان هنگ ، رئیس رکن چهارم ستاد لشکر، فرمانده سواران و رئیس ستاد لشکر گارد شاهنشاهی بود  .

 

تیمور بختیار



در 1325 ش ، با درجه سرگردی به ارتش پیوست و در رویارویی با فرقه دمکرات به زنجان و آذربایجان رفت؛ و چندی عهده دار آموزش نظامی تفنگداران محلی تحت امر ذوالفقاریها در زنجان بود.

گفته اند که یک بار نیروهای فرقه دمکرات دستگیرش کردند ولی او توانست فراری شود. تیمور بختیار در واپسین حمله به نیروهای فرقه دمکرات در آذر 1325، به فرماندهی سرلشکر ابراهیم ضرابی ، در شکست دادن آن فرقه نقش داشت ، و در نتیجه به درجه سرهنگ دومی رسید  .

هنگام شورش ابوالقاسم خان بختیار در منطقه بختیاری ، در دوره نخست وزیری مصدق ، تیمور بختیار که از اقوام نزدیک ابوالقاسم خان بود، مأمور مقابله با او شد و با دو گردان پیاده به اصفهان رفت  .   

مصدق ، او را پس از توفیق در این مأموریت ، با درجه سرهنگی به فرماندهی تیپ کرمانشاه برگزید  همزمان با مخالفتهای جدیِ دربار و نظامیانِ حامی شاه با حکومت مصدق ، بختیار به عضویت افسران فدایی شاه درآمد  . او در جریان وقایع کودتای 28 مرداد 1332، از افسران مؤثر بود   و از طریق جوگودوین (معاون کرمیت روزولت ) با طراحان خارجی همکاری می کرد  .

 در 26 مرداد، سرهنگ عباس فرزانگان برای رساندن پیام روزولت و زاهدی به بختیار و جلب همکاری او، به کرمانشاه رفت  . در این دیدار، قرار گذاشتند که تیپ کرمانشاه با کودتاچیان همکاری کند، و اگر مصدق برای این تیپ فرمانده جدیدی معرفی کرد، بختیار او را دستگیر سازد   و در صورت لزوم ، برای تصرف تهران و سرنگونی دولت مصدق به مرکز حرکت کند   بختیار، آمادگی خود را برای حمله به تهران اعلام کرد . با اینهمه ، نیازی به همکاری تیپ کرمانشاه پیش نیامد و کودتا بسرعت پیروز شد   . پس از پیروزی کودتا، بختیار در 29 مرداد به درجه سرتیپی ترفیع یافت و به فرماندهی لشکر تازه تأسیس 2 زرهی منصوب شد.
سرتیپ تیمور بختیار - سرتیپ نعمت الله نصیری
در آبان 1332، همزمان با آغاز محاکمة مصدق ، بختیار به عضویت دادگاه نظامی برگزیده شد  . در 6 دی همان سال ، فرماندار نظامی تهران شد   . در این زمان ، مشاوران آمریکایی در ادارة امور فرمانداری نظامی به او کمک می کردند  . در دورة فرمانداری بختیار موج دستگیری و اعدام مخالفان ، از جمله افسران حزب توده بالاگرفت .  


تیمور بختیار


  حسین فاطمی وزیر امورخارجه مصدق ، و سران فداییان اسلام نیز اعدام شدند. بختیار در مراسم اعدام بسیاری از افسران توده ای و فاطمی شخصاً حضور داشت بختیار، سیدعبدالحسین واحدی از رهبران فداییان اسلام را، پس از درگیری لفظی ، شخصاً به ضرب گلوله کشت و علت مرگ او را تیرخوردن به هنگام فرار اعلام کرد  .

دفترامورکمک آموزشی به دستور تیمور بختیار،   فرمانداری نظامی در 1334 ش ، درپی دستگیری شبکه های نظامی حزب توده ، پرونده های بازجویی و محاکمه های آنان را با عنوان کتاب سیاه درباره افسران حزب توده و اثر دیگری را به نام سیرکمونیزم در ایران از شهریور 1320 تا فروردین 1336 با مقدمه بختیار منتشر کرد. گفته اند که امان الله قریشی ، از سران نادم حزب توده کتاب اخیر را به نام تیمور بختیار تألیف کرده است .

 
نادر باتمانقلیچ( رئیس ستاد ارتش )، تیمور بختیار (فرماندار نظامی تهران و حومه) ،عبدالله هدایت ( وزیر جنگ
در 1334 ش ، حجت الاسلام محمدتقی فلسفی سخنرانیهایی در مخالفت و محکوم کردن بهاییان ایراد کرد و از سوی روحانیون بزرگی چون آیت اللّه العظمی حاج آقاحسین بروجردی ، مرجع تقلید شیعیان ، مورد تأیید قرار گرفت .

در آن هنگام بختیار و سرلشگر نادر باتمانقلیج رئیس ستاد ارتش نیز با شش کامیون سرباز مسلح به حظیرة القدس  حمله کردند و پس از تخریب گنبد آن ، محل مزبور را به رکن 2 ارتش اختصاص دادند  در این زمان ، بختیار به عضویت شورای عالی هماهنگی امنیت ملی ، به ریاست سرلشکر فردوست ، برگزیده شد

سپهبد تیمور بختیار ( فرماندار نظامی تهران ) در محل كارش

 پس از تشکیل این شورا، بختیار برای مشورت با مقامات آمریکایی و بررسی عملکرد سیا و اف بی آی و تشکیل ساواک به آمریکا رفت . آن روزها، برای اداره ساواک ، بین رکن 2 ارتش و فرمانداری نظامی رقابت سختی وجود داشت    . لایحه تأسیس ساواک در 23 اسفند 1335 به تصویب مجلس و در 29 اسفند به امضای شاه رسید  . بختیار بنیانگذار ساواک به ریاست آن انتخاب شد. برخی گفته اند که شاه او را رئیس ساواک کرد تا سرگرم شود و از فرماندهی نیروهای نظامی دور باشد؛ بویژه آنکه بختیار امید داشت هرچه زودتر رئیس ستاد ارتش و یا نخست وزیر شود   .

تیمور بختیار از 1336 ش در کابینه های اقبال ، شریف امامی و امینی معاون نخست وزیر و رئیس ساواک بود  . کارمندان ساواک را، که از ابتدا با کمک آمریکا و اسراییل تأسیس شده بود، از افراد دفتر فرمانداری نظامی تهران و ادارة اطلاعات رکن 2 ارتش برگزیدند    

. بختیار همچنین بخشهای پراکنده در شهربانی ، وزارت کشور، ضداطلاعات ارتش و فرمانداری نظامی را حول محور ساواک گردآورد   . در ابتدا معاونان او، سرلشکر حسن پاکروان (معاون عملیاتی ) و سرلشکر حسن علوی کیا (معاون اداری )   بودند.

 او علاوه بر سیطرة سیاسی و امنیتی در داخل ایران ، بر تحولات منطقه خاورمیانه نیز اشراف داشت . شاپور بختیار * ، به دستور او، کمیته طرفداری از کشورهای افریقایی و آسیایی را تشکیل داد .

 ظاهراً بختیار پیش از سرنگونی رژیم سلطنتی عراق ، از این واقعه اطلاع داشته و آن را به آگاهی امیر عبدالاله ولیعهد عراق رسانده بود. بختیار که سالهای نخست زندگی نظامی خود را در فقر به سربرده و بعداز 1332 ش ، به اوج قدرت و ثروت رسیده بود  متهم به حیف ومیلهای کلان بود.

روزنامه های آن زمان بختیار را جزو قدرتمندترین و ثروتمندترین افراد در نظام حکومتی ایران می شناختند

بختیار علاوه بر داشتن اموال و املاک فراوان در کارخانه هایی چون قند اصفهان از سهامداران عمده بود .

همچنین او در مسائلی که در حیطة مسئولیتش نبود، دخالت می کرد؛ اگر صاحب منصبی به درخواستهای وی تن نمی داد، در برکناری او تلاش می کرد. در عیاشی نیز که بدون هیچگونه پنهانکاری بدان دست می یازید، شهرت یافته بود.

بختیار در 1337 ش و در دیدار از آمریکا به کرمیت روزولت و آلن دالس ، رئیس سیا، پیشنهاد کودتا و برکناری شاه را کرد  . دالس پیشنهاد او را رد کرد و به ، وزیر امورخارجة آمریکا نیز توصیه کرد که در ملاقاتش با بختیار اجازه طرح چنین مسائلی را ندهد     .
تیمور بختیار ( رئیس شهربانی كل كشور ) سوار بر اتومبیل روباز هنگام ورود به محوطه مجلس شورای ملی

بختیار در اول مهر 1339، به درجه سپهبدی رسید  . با انتخاب جان کندی به ریاست جمهوری آمریکا، تیمور بختیار به عنوان نماینده شاه ، پیام او را به کندی رساند و با دین راسک ، وزیر امورخارجه ، نیز گفتگو کرد  .

او پس از بازگشت به ایران ، در کابینه امینی ، معاون نخست وزیر و رئیس ساواک بود، ولی از همان ابتدا، به امید رسیدن به قدرت مطلق ، با برنامه های سیاسی و اقتصادی امینی آشکارا مخالفت کرد. حسین علا، وزیر دربار وقت ، در نامه ای به شاه در 10 خرداد 1340، او را از تصمیم بختیار درباره کودتا و دردست گرفتن قدرت آگاه کرد   ؛ و بختیار کمی بعد به پیشنهاد امینی و موافقت شاه برکنار و سرلشکر پاکروان جانشین او شد.

پس از دستگیری برخی از رجال سیاسی و نظامی ، از جمله سرلشکر علوی کیا، معاون سابق بختیار و شریک فسادهای مالی او به جرم اختلاس ، احتمال دستگیری بختیار نیز افزایش یافت . او به امینی پیغام داد که مأمور دستگیری خود را خواهد کشت ، در نتیجه امینی از شاه خواست تا بختیار را از ایران تبعید کند   . بختیار را متهم اصلی تظاهرات و ناآرامیهایی معرفی کردند که در زمستان 1340 رخ داد.

ظاهراً او نیز فعالیتهایی انجام داده بود   و با گروه برادران رشیدیان جداگانه تماس داشت . بختیار همچنین به بازاریان وعده داده بود که در حکومت او ایران از پیمان سنتو خارج خواهد شد   و نیز شایع بود که شاپور بختیار (رئیس شاخة دانشجویی جبهة ملی )، محمدعلی خنجی و مسعود حجازی به نفع تیمور بختیار فعالیت می کنند تیمور بختیار از سران جبهه ملی خواست که او را در رسیدن به حکومت یاری کنند و در مقابل از دکتر مصدق به خاطر گذشته پوزش بخواهد   .

 شاپور بختیار ادعا کرده است که پیشنهادهای مکرر همکاریِ تیمور بختیار را رد کرده است . به گفته او، جبهه ملی در دولت بختیار شرکت نمی کرد ولی در صورت موفقیت بختیار، برای خنثی کردن تلاشهای او نیز سعی نمی نمود    .

همچنین مظفر بقایی معتقد بود که اقدامات تیمور بختیار را او دیکته می کرده است . در این هنگامه ، حتی نام اعضای کابینه احتمالی بختیار، در خارج منتشر شد و امینی بر همین اساس مدعی شد که بختیار قصد تصاحب قدرت را دارد   . روز پنجم بهمن 1340، بختیار به دربار احضار شد و سپس تهران را به مقصد ایتالیا و سوییس ترک کرد و همزمان حدود 300 افسر به اتهام همکاری با بختیار بازنشسته شدند   . بختیار در مصاحبه ای در فرودگاه رم آشکارا مخالفت خود را با دیکتاتوری شاه و سیاستهای علی امینی اعلام کرد   . سه روز بعد تیمور بختیار برای بررسی اتهاماتش به تهران احضار شد.


مصاحبه تیمور بختیار ( رییس شهربانی ) با خبرنگاران در محل كشف انبار مهمات حزب توده
به دنبال سقوط دولت امینی ، بختیار که تصور می کرد شاه او را به ایران فرا خواهد خواند، در اول مهر 1341 بازنشسته شد. از این پس آشکارا با شاه وارد مبارزه شد و در سوییس به تحریکات سیاسی برضد حکومت ایران پرداخت  .

از این پس رژیم پهلوی نیز در همه مشکلات سیاسی و تشنجات داخلی ، به گونه ای تیموربختیار را مسئول اعلام می کرد. برای نمونه ساواک و دولت علم پس از واقعة 15 خرداد 1342، ادعا کردند که بختیار در ماجرا دست داشته است   .

به دنبال گسترش فعالیت بختیار در اروپا، شاه دستور مصادره اموال او را داد؛ و همزمان ، عده ای از رجال داخلی نیز به اتهام همکاری با بختیار دستگیر شدند   . بختیار که در این زمان در جنوب فرانسه به سر می برد  ، دستاویز خوبی برای تبلیغات ضدِ ایرانی عراق شد. ایران از فرانسه تقاضای دستگیری و استرداد بختیار را کرد، ولی فرانسه به استناد گذرنامه و تابعیت عراقیِ بختیار، از این امر سرباز زد     .

بختیار در پانزدهم اردیبهشت 1347، به دعوت رهبران عراق ، به بیروت رفت تا از آنجا به بغداد برود؛ ولی در فرودگاه بیروت به همراه دستیارش امیرشاپور زندنیا، به اتهام حمل غیرمجاز سلاح ، دستگیر شد   . دولت لبنان پس از مدتی اعلام کرد که آن دو را به ایران تحویل خواهد داد .

دولت ایران بختیار را به قتل یک راننده تاکسی در 1340 متهم کرده بود. ژان پل سارتر ، نویسنده و متفکر فرانسوی ، در نامه ای به مقامات قضایی و رئیس جمهور لبنان با استرداد بختیار به دولت ایران مخالفت کرد.  بختیار که خود را در خطر جدی می دید، از هر راهی برای آزادی خویش تلاش می کرد؛ از جمله از علی نقی منزوی ، فرزند آقابزرگ طهرانی که در مجامع فرهنگی و علمی لبنان نفوذ داشت ، درخواست وساطت کرد ولی با پاسخ منفی و صریح آقابزرگ که یکی از فرزندانش   پس از کودتای 1332 ش ، زیر شکنجة پلیس بختیار کشته شده بود، روبرو شد.

سرانجام ، دولت لبنان بختیار را به جرم حمل سلاح غیر مجاز به 9 ماه زندان محکوم کرد به دنبال استنکاف ضمنی لبنان از تقاضای ایران ، روابط دوکشور تیره شد و تقریباً به حالت تعلیق درآمد.

دولت ایران برای واداشتن مقامات لبنان به پذیرش خواسته خود، به توصیه سفیر ترکیه ناگزیر به پرداخت رشوه به سیاستمداران لبنانی شد.  وکلای بختیار نیز برای آزادی او شایعاتی در میان مسیحیان مارونی لبنان پراکندند و وانمود کردند که بختیار مسیحی معتقد و مترجم انجیل به زبان فارسی است ( اسناد خاندان بختیاری ). ایران از پاپ درخواست کمک کرد ولی پاپ دخالتی نکرد و شاه سفیر خود را از واتیکان فراخواند.

ایران پس از نومیدی از استرداد بختیار، رسماً روابط سیاسی خود را در 12 فروردین 1348 با لبنان قطع کرد  گرچه آمریکا با این اقدام موافق نبود . شاه نگران بود که بختیار در صورت رفتن به عراق ، با جلال طالبانی بر ضد رژیم ایران ائتلاف کند. عراق از لبنان خواست تا با آزادی و عزیمت او به عراق موافقت کند. 

بختیار در 27 اردیبهشت 1347 با تشریفات خاص به بغداد وارد شد و در قصرالسلام ، محل سکونت سابق نوری السعید، اقامت کرد. دولت ایران در مقابل لایحه مصادره کامل اموال بختیار را که قبلاً به امضای شاه رسیده بود، در تاریخ 23 تیر 1348 از تصویب مجلس گذراند. براساس ارزیابی دولت ، ثروت بختیار 5/4 میلیارد ریال تخمین زده شد.

دولت عراق در برابر این امر و نیز لغو قرارداد مرزی 1937 دوکشور، رسماً به سپهبد بختیار پناهندگی سیاسی داد و ایستگاههای رادیویی مجهزی برای پخش تبلیغات ضد رژیم پهلوی در اختیار او گذارد. در 31 شهریور همان سال ، دادگاه عالی شماره یک ارتش ، بختیار را غیاباً به اعدام محکوم کرد. در همین راستا، دولت ایران بار دیگر تعدادی را به احتمال همکاری با بختیار دستگیر کرد.

بختیار ابتدا در نامه سرگشاده ای به احمد حسن البکر، رئیس جمهور عراق ، از سرنوشت ملت ایران و دیکتاتوری حاکم ابراز نگرانی کرد  . او در طول اقامتش در عراق با افراد و گروههای مختلفی تماس بر قرار کرد. از طریق عبدالرحمان قاسملو، با حزب دمکرات کردستان همکاری داشت   ؛ همچنین از طریق عباس شهریاری (رئیس تشکیلات تهران حزب توده و عامل مهم ساواک ) با حزب توده مرتبط بود   . همچنین شایع شده بود که حزب توده و طرفداران بختیار، با حمایت مالی و نظامی دولت عراق جبهة مشترکی بر ضد حکومت ایران به وجود آورده اند.

بختیار به دلیل موقعیت مذهبی و اعتقادی عراق ، تصمیم به جلب حمایت روحانیون مقیم آن کشور از جمله امام خمینی (ره ) گرفت و در جلسه ای با حضور احمدحسن البکر با آیت الله سیدمصطفی خمینی فرزند او ملاقات کرد ولی با همة تلاشهای رهبر عراق ، آنان نتوانستند نظر آیت الله و خانواده اش را به همکاری با بختیار جلب کنند  . بختیار به صورت ناشناس ، همراه استاندار نجف ، به دیدار امام خمینی رفت ولی حتی در صحبت حضوری با او نیز ناموفق ماند. او همچنین دیدارهایی با آیات عظام سیدابوالقاسم خویی و سیدمحمود شاهرودی کرد که بی نتیجه بود. رژیم عراق برای جلب همکاری روحانیون ایرانی مقیم عراق با بختیار، رفع هرگونه مشکل ویزا، اقامت و گذرنامة آنان را منوط به همکاری با بختیار کرد   .

ساواک از ابتدای 1349 ش در تشکیلات و حتی خانة شخصی بختیار نفوذ کرد   . به ادعای مقامات امنیتی ایران ، همه عوامل مهم و غیر مهم همکار بختیار، از عناصر جاسوسی رژیم ایران بودند. ساواک یک شبکه  ساختگی به نام «جنبش آزادی بخش ملت ایران » ترتیب داده بود و اکثرخرابکاریها، ترورها، و آتش سوزیهای داخلی را به آن نسبت می داد و با منسوب کردن آن جنبش به بختیار او را فریب می داد   . ظاهراً عامل اصلی در نفوذ ساواک به درون تشکیلات بختیار، عباس شهریاری بوده است .

بختیار در نظر داشت خود را از ایلام به کوههای بختیاری برساند و پس از گردآوری نیرو، با حرکتهای چریکی ، حکومت مرکزی را ساقط کند.  در این زمان ، شایعات بسیاری مبنی بر حمایت انگلستان از بختیار بر سرزبانها بود اما آن کشور بارها این را تکذیب می کرد   .


شركت تیمور بختیار در مراسم رسمی در كاخ گلستان
سرانجام ، به ابتکار ساواک ، در 21 مرداد 1349، بختیار ترور شد و پس از مدتی درگذشت . دربارة قتل او روایات متناقضی هست.  در این که قاتل او عامل ساواک بود شکی نیست . ظاهراً در شکارگاهی نزدیک مرز ایران ، نخست فرزندانش را از او جدا می کنند و سپس مأمور قتل ، که از نزدیکان او بوده ، کار را به انجام می رساند. نام علاءالدین لجمی ، منوچهر خسروداد، ایلگون میتاسوییان وهژبر یزدانی به عنوان دست اندرکاران قتل بختیار مطرح شده است  . همچنین به دلیل همزمانی ربوده شدن هواپیمای ایرانی از سوی مخالفان رژیم ایران و بردن آن به بغداد، چنین شایع شد که ربایندگان در واقع عوامل ساواک و مأمور ترور بختیار بودند   . صدام حسین نخست وزیر وقت عراق که از دوستان نزدیک بختیار و هنگام قتل وی در مسکو بود، از قتل بختیار بشدت ناراحت شد.  شاه سالها بعد مسئولیت ترور بختیار را برعهده خود و ساواک نهاد     . 

پس از بختیار، تشکیلات او بسرعت متلاشی شد  . روابط ایران و لبنان نیز در تیرماه 1350 به حال عادی بازگشت     .

سپهبد تیمور بختیار نمونه شاخصِ افسران  بود که با استفاده از فضای پرآشوب سالهای پس از شهریور 1320، توانستند به قدرت برسند. بختیار با استفاده  بجا از دگرگونیهای سیاسی و هوش و استعداد خود پس از کودتای 1332، خود را به بالاترین رده های نظامی و امنیتی کشور رساند.

تیمور بختیار

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط Talk With Me در تاریخ 1348/10/11 و 1:46 دقیقه ارسال شده است

"هر چه می خواهد دل تنگت بگو"


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    دراین سایت بیشتر از چه مطالبی استفاده شود؟
    به نظر شما آیا این سایت مفید است؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 147
  • کل نظرات : 495
  • افراد آنلاین : 17
  • تعداد اعضا : 6168
  • آی پی امروز : 123
  • آی پی دیروز : 224
  • بازدید امروز : 699
  • باردید دیروز : 1,426
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 699
  • بازدید ماه : 25,874
  • بازدید سال : 87,153
  • بازدید کلی : 4,577,393
  • کدهای اختصاصی
    قران خطاطي نستعليق آنلاين

    اسلایدشو

    رنک الکسا